واقعیات بین الاذهانی، داستانهایی هستند که به دلیل باور مشترک تعداد زیادی از انسانها، مورد پذیرش جمعی قرار گرفته اند. مثلا پول کاغذی به همین جهت ارزشمند است. بی شک اگر شما مثلا ده دلار به یک شامپانزه بدهید به هیچ وجه حاضر نمی شود نارگیلی که در دست دارد به شما بدهد. او واقعیت بین الاذهانی ما را به سخره می گیرد!
- مرزبندی میان کشورها نیز مثال دیگری است. به عنوان مثال اگر از نگاه ناظری در کره ماه به زمین نگاه کنید مرزی میان کشورها مشاهده نمی شود !
- ارزش برند کمپانی ها نیز مثال دیگری است. مرسدس بنز و آمازون و اپل و جنرال الکتریک و غیره یک واقعیتند چون جمع کثیری از انسانها، ارزشمندی آن را باور دارند.
🔹🔹اما این روزها شاهد فروپاشی های عجیب هستیم. ارزش سهام شرکتهای معتبری که افرادی به آن دل بسته شده بودند، سقوط قیمت ها در بازارهای جهانی نفت، تغییر حرف هر روزه سیاستمدارانی که گروهی چشم به کلام آنها داشتند تا جهتی را برای خود مشخص کنند و غیره.
☑️☑️برخی از این موارد، چنان انسانها را دلبسته و سرگرم نموده بود که هویت انسانی نیز کمرنگ شده بود. گویی فراموش شده بود که تمام این سامانه ها و باورهای بین الاذهانی، قرار بوده که برای بهبود حال، اسایش و کمال انسانها در یک زیست بوم پایدار طراحی و بکار گرفته شود.
☑️☑️در این دوران، انسانها نیازمند نوعی بازنگری و مراقبه در اصول و مبانی اساسی خویش هستند و توانمندسازی فردی به معنای تقویت قوای شناختی، ذهنی، نگرش و مهارت تک تک انسانها اهمیت یافته است.
✔️ بوم برند شخصی نیز یک چارچوب مناسب و معتبر برای این منظور است و بدین جهت است که طراحی آن به افراد مختلف صرفنظر از جایگاه شغلی، سازمانی یا تحصیلی پیشنهاد می شود.
🖋نویسنده :امیرحسین صبورطینت